"ريحانه پارسا"ها، قصه نافرجام افرادي که در هپروت آزادي به بردگي گرفته مي شوند!

منيره غلامي توکلي:  مهاجرت ريحانه پارسا و حاشيه هاي که اين بازيگر جوان و کم کار سينما و تلويزيون در مصاحبه اي که با مصي علينژاد و محسن افشاني به راه انداخته است بعد از کشف حجابش و اعلام ازدواج سفيدش با مهدي کوشکي، وارد فاز جديدي از واکنش هاي اجتماعي شده است.
ريحانه پارسا در گفت وگويي که با مصي علينژاد داشته گفته است که بعد از کمپين ضد حجاب علينژاد موسوم به چهارشنبه هاي سفيد در ايران تلاش کرده تا در خيابان و مترو بي حجاب باشد. او بعد از اعلام بردگي مصي در ادامه با پرده برداي از رابطه خود با مهدي کوشکي گفته که هرگز با وي ازدواج نکرده و شناسنامه اش سفيد است و مجبور شده بگويد که شوهر دارد تا در امان باشد!. در ادامه اين گفت وگو رابطه با پويان يکي از چهره هاي بي بندوبار اينستاگرامي آخرين تعاريف وي براي نشان دادن ميزان هرزگي خود بود!.
به نظر مي رسد اين بار ريحانه براي گرفتن اقامت از کشورهاي اروپايي يا شايد هم ترکيه! دست به دامان خاله مصي شده است تا با سوژه اي جديد به اسم " ازدواج سفيد" در کنار " مبارزه با حجاب" بتواند براي ختم آواردگي خود خواسته اش، خانه اي دست و پا کند! غافل از اينکه مصي خود يک بازي خورده ي ورشکسته است که با دست و پا زدن زياد و آويختن بر امثال کساني مثل ريحانه ، حفظ حيات سياسي و اجتماعي کرده است!
اما بايد ديد عاقبت کار ريحانه وريحانه ها به کجا ختم مي شود! او که در پايان گفت وگوي خودش با مصي علينژاد اذعان کرده «صد ساله سياه» هم به ايران بر نمي گردد به خوبي آينده تاريک خودش را پيش بيني کرده و تلويحا گفته است که خانه و سرزميني براي زندگي ندارد!
معصومه ميرشفيعيان کارشناس مسائل فرهنگي در گفت و گو با خبرنگار طنين ياس، درباره اين دست مهاجرت ها و اظهارنظرهاي عجيب و غريب افراد در فضاي مجازي مي گويد: بزرگترين برداشتي که از اين اتفاقات و روند رو به افزايش آن مي توان داشت اين است که اتاق هاي فکر ضد نظام جمهوري اسلامي ايران آن طرف آب هاي با طراحي سناريوي فرهنگي – تبليغي که بار رسانه اي مشخص دارد به انحاء گوناگون اعم از مستقيم، غيرمسقيم، از طريق شبکه هاي ماهواره اي و اجتماعي يا حتي نشست ها و شوهايي که در داخل کشور به صورت محرمانه برگزار مي شود، در صدد استخدام بردگان تبليغاتي هستند!.
وي ادامه مي دهد: اين يک واقعيت است که فرهنگ ها و کشورهاي مهاجم براي کارهاي تبليغي و ضدتبليغي عليه کشورهاي هدف نياز به بردگاني دارند که فکر و عقل خود را به کار نيندازند و سوابق ملي و ديني خود را ناديده بگيرند و چشم و گوش بسته براي اجراي طرح ها و اقدامات آنها اقدام کنند.
اين فعال فرهنگي با بيان اينکه ضدنظام سناريوي جذب بردگان تبليغي خود را با يک فرايند مشخصي انجام مي دهد، مي افزايد: يک سري از بازيگران، ورزشکاران و چهره هاي شناخته شده کشورما بدون اينکه متوجه شوند که از يک شهروند آزاد يا از فردي که هويت ملي و هويت ديني مشخصي دارد در حال تبديل شدن به برده هستند. برده اي که بازيچه دست افراد معلوم الحالي مثل مصي علينژاد قرار مي گيرند.
ميرشفيعيان تصريح مي کند: اگر به سال هاي گذشته و سرنوشت افرادي که مهاجرت کرده اند -از مصي گرفته تا افراد کمتر رسانه اي شده - نگاه کنيد اين واقعيت براي ما مشخص مي شود که آنها دير يا زود متوجه خواهند شد که بردگان تبليغي بيش نبوده و نيستند! اما اکنون شرايط طوري براي شان طراحي شده است که اکنون حس بردگي ندارند.
وي ادامه مي دهد: مهم ترين توصيف من از اين دست افراد اين است که آنها دست به انتخاب بردگي خود خواسته بعد از برخورداري از يک فضاي "آزادي" و " آزادانه اي" زدند که دست هايي پشت پرده براي شان تدارک ديده بود!
اين فعال فرهنگي در پاسخ به اين سؤال که چرا چهره هاي شناخته شده ن در وادي هنر يا ورزش وقتي از کشور خارج مي شوند در اولين اقدام چه به صورت دفعي و چه به صورت مرحله بندي شده کشف حجاب مي کنند؟ مي گويد: انگشت گذاشتن ضدنظام و ايادي آنها بر مسئله شرعي و عرفي حجاب به اين دليل است که پديده عفت مداري ، حجاب و حيا را در کشور ما خدشه دار کنند زيرا آنها از قدرت نرم اين مسئله فرهنگي – عقديتي ما باخبر هستند و مي دانند وقتي به اين مقوله مهم خدشه وارد شود، اقتصاد، سياست ، فرهنگ و رشد کشور زير سؤال مي رود.
اين کارشناس فرهنگي، تأکيد کرد: دغدغه مندي ضدنظام بر حجاب و عفاف و دشمني علني آنها با اين مقوله نيز بر اساس سناريويي است که يکي از مراحل خجالت کشيدن محجبه ها از حجاب و مطرود شدن آن در خانواده ها و در مرور زمان ناديده گرفته شدن آن در جامعه است!
انتهاي پيام/*